Friday, July 27, 2007

من و هاله بچه امان نمی شود 2

من و هاله بچه امان نمی شود ، اما باز هم هر شب مثل همان شب اول ، می خواهیم که بچه دار شویم و اینکه مشکلمان ممکن است یک شب همینطوری حل شود ، با عث شده که برایمان خسته کننده و تکراری نباشد ، امیدواریم به این درمان ، گاهی از شب ها شیطنتی است که از چشمان هاله بیرون می پاشد و گاهی از شب ها این من هستم که به او ثابت می کنم که بیشتر از یک مردام... یک شب به شوخی زیر گوشش خواندم قبل از ازدواجمان ، وقتی که فقط با هم دوست بودیم ، اگر به من این اجازه را می دادی ، بدون اینکه اصلا بخواهیم و حتی اگر قوی ترین قرص ها را هم می خوردی ، باز هم بچه دار می شدی و آبرویمان پیش همه می رفت... همانجا زیر گوشش خندیدم و او هم خنده اش گرفت ، خوب یادم مانده ، آن شب دوبار با هم سکس کردیم و فردای خوبی داشتیم و دقیقا چند شب بعد...ا

5 comments:

Alireza Vazirian Sani said...

in ham az comment doni.... ;D

Anonymous said...

ma doostsh darim!

Alireza Vazirian Sani said...

ma ham darim... ;D ham hale ro ham hale ro ham hale ro... ;D

Anonymous said...

bah bah
salam
mobarake
be paye ham pir shin . to o khoondamagh
ino khodet vase feather be man gofti, manam ke khob kooch koolooam zood yad gereftam
bah bah dobare bazam pir shin to hale ro migam indafe . ino dige az to yad nagereftam , khodam midoonestam bayad begam
che hame shod . heif ke hamash lazeme vagarna mizadam az saro tash;D;D;D;D;D;D;D;D;D

Alireza Vazirian Sani said...

Vali man Kheyli alan Az Saro tahesh zadam... ;D